گفتم بخرم غمت به جانی از عطار نیشابوری غزل 815

عطار نیشابوری

آثار عطار نیشابوری

عطار نیشابوری

گفتم بخرم غمت به جانی

1 گفتم بخرم غمت به جانی بر من بفروختی جهانی

2 مفروش چنان برآن که پیوست عشوه خرد از تو هر زمانی

3 بنواز مرا که بی تو برخاست چون چنگ ز هر رگم فغانی

4 نی نی چو ربابم از غم تو یعنی که رگی و استخوانی

5 ای دوست روا مدار دل را نومید ز چون تو دلستانی

6 دستی بر نه اگر کنم سود دانم نبود تو را زیانی

7 یا نی سبکم بکن ز هستی تا چند ز رحمت گرانی

8 چون شمع مرا ز عشق می‌سوز تا می‌ماند ز من نشانی

9 عطار چو بی نشان شد از عشق از محو رسد سوی عیانی

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر