- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بخدا که بزم ما را ز غم تو شامگاهی نفروخت هیچ شمعی که نکشتمش بآهی
2 چه خوش آنکه میگذشتی سوی من بناز و کردی چه تبسمی نهانی چه بلای جان نگاهی
3 منم آن شکار وحشی که ز تیر طعنه هرگز نبود ز دست مردم گذرم بهیچ راهی
4 به طفیل خسروی کن نظری چو میتوانی که بیک نظر کنی خوش دل ریش دادخواهی
5 تو نهال حسن و اهلی چه گیا که بر تو دستش نرسد و گر رسد هم بکجا رسد گیاهی