جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

به از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 2841

غزل 2841 ام از 6329 غزلیات

به خدا کسی نجنبد چو تو تن زنی نجنبی

1 به خدا کسی نجنبد چو تو تن زنی نجنبی که پیاله‌هاست مردم تو شراب بخش خنبی

2 هله خواجه خاک او شو چو سوار شد به میدان سر اسب را مگردان که تو سر نه‌ای تو سنبی

3 که در آن زمان سری تو که تو خویش دنب دانی چو تو را سری هوس شد تو یقین بدانک دنبی

4 ز جهان گریز و وابر تو ز طاق و از طرنبش چو ز خویش طاق گشتی ز چه بسته طرنبی

5 تو بدان خدای بنگر که صد اعتقاد بخشد ز چه سنی است مروی ز چه رافضی است قنبی

6 بفرست سوی بینش همه نطق را و تن را که تو را یکی نظر به که همیشه می غرنبی

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر به خدا کسی نجنبد چو تو تن زنی نجنبی

شاعر شعر به خدا کسی نجنبد چو تو تن زنی نجنبی چه کسی است ؟

شاعر شعر به خدا کسی نجنبد چو تو تن زنی نجنبی جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر به خدا کسی نجنبد چو تو تن زنی نجنبی در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر به خدا کسی نجنبد چو تو تن زنی نجنبی چیست ؟

قالب شعر به خدا کسی نجنبد چو تو تن زنی نجنبی غزل است

مضمون اصلی شعر به خدا کسی نجنبد چو تو تن زنی نجنبی چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, مرگ, می‌نوشی است.
بنر