- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 به خدا کسی نجنبد چو تو تن زنی نجنبی که پیالههاست مردم تو شراب بخش خنبی
2 هله خواجه خاک او شو چو سوار شد به میدان سر اسب را مگردان که تو سر نهای تو سنبی
3 که در آن زمان سری تو که تو خویش دنب دانی چو تو را سری هوس شد تو یقین بدانک دنبی
4 ز جهان گریز و وابر تو ز طاق و از طرنبش چو ز خویش طاق گشتی ز چه بسته طرنبی
5 تو بدان خدای بنگر که صد اعتقاد بخشد ز چه سنی است مروی ز چه رافضی است قنبی
6 بفرست سوی بینش همه نطق را و تن را که تو را یکی نظر به که همیشه می غرنبی