مرا در بزم رندان جرعه از خیالی بخارایی غزل 372

خیالی بخارایی

آثار خیالی بخارایی

خیالی بخارایی

مرا در بزم رندان جرعه نوشی

1 مرا در بزم رندان جرعه نوشی به از سودای زهد و خود فروشی

2 تو در پرده از آن همرازی ای عود که چون نی راز می گوید تو گوشی

3 طریق مردمی ای زاهد این است که چون عیبی ببینی چشم پوشی

4 تو زآن آزاده ای ای سوسن از غم که داری ده زبان امّا خموشی

5 خیالی هست امّیدی کز این راه رسی روزی به جاهی گر بکوشی

عکس نوشته
کامنت
comment