- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 چند قبا بر قد دل دوختم چند چراغ خرد افروختم
2 پیر فلک را که قراریش نیست گردش بس بوالعجب آموختم
3 گنج کرم آمد مهمان من وام فقیران ز کرم توختم
4 حاصل از این سه سخنم بیش نیست سوختم و سوختم و سوختم
5 بر مثل شمعم من پاکباز ریختم آن دخل که اندوختم
6 بس که بسی نکته عیسی جان در دل و در گوش خر اسپوختم
7 بس که اذا تم دنا نقصه تا بنگوید صنم شوخ تم