-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 سلامی به جانان فرستادهام به آرام دل جان فرستادهام
2 زهی شوخ چشمی که من کردهام که جان را بجانان فرستادهام
3 شکسته گیاهی من خشک مغز بگلزار رضوان فرستادهام
4 تو این بیحیائی نگر کز هوا سوی بحر باران فرستادهام
5 مرا شرم بادا که پای ملخ بنزد سلیمان فرستادهام
6 به تحفه کهن زنگی مست را به اردوی خاقان فرستادهام
7 عصا پاره ئی از کف عاصی بموسی عمران فرستادهام
8 غباری فرو رفته از آستان بایوان کیوان فرستادهام
9 ز سرچشمهٔ پارگین قطرهئی سوی آب حیوان فرستادهام
10 کهن خرقهٔ مفلسی ژنده پوش بتشریف سلطان فرستادهام
11 سخنهای خواجو ز دیوانگی یکایک بدیوان فرستادهام