ای بگفته در از جلال الدین محمد مولوی غزل 177

جلال الدین محمد مولوی

آثار جلال الدین محمد مولوی

جلال الدین محمد مولوی

ای بگفته در دلم اسرارها

1 ای بگفته در دلم اسرارها وی برای بنده پخته کارها

2 ای خیالت غمگسار سینه‌ها ای جمالت رونق گلزارها

3 ای عطای دست شادی بخش تو دست این مسکین گرفته بارها

4 ای کف چون بحر گوهرداد تو از کف پایم بکنده خارها

5 ای ببخشیده بسی سرها عوض چون دهند از بهر تو دستارها

6 خود چه باشد هر دو عالم پیش تو دانه افتاده از انبارها

7 آفتاب فضل عالم پرورت کرده بر هر ذره‌ای ایثارها

8 چاره‌ای نبود جز از بیچارگی گر چه حیله می‌کنیم و چاره‌ها

9 نورهای شمس تبریزی چو تافت ایمنیم از دوزخ و از نارها

عکس نوشته
کامنت
comment