1 سخنی خوش به ذوق می گویم یاری از اهل ذوق می جویم
2 بزم عشق است و خرقهٔ سالوس عاشقانه مدام می شویم
3 عشق و معشوق و عاشق خویشم لاجرم غیر خود نمی پویم
4 من و او و تو چون یگانه شدیم تو منی ای عزیز من اویم
5 آفتابی در آینه بنمود روشن از نور روی مه رویم
6 روح قدسی خموش خواهد بود در مقامی که من سخن گویم
7 یک زمان سیدم دمی بنده گاه سلطان و گاه انجویم