تا چشم باز کردم نور رخ از عطار نیشابوری غزل 510

عطار نیشابوری

آثار عطار نیشابوری

عطار نیشابوری

تا چشم باز کردم نور رخ تو دیدم

1 تا چشم باز کردم نور رخ تو دیدم تا گوش برگشادم آواز تو شنیدم

2 چندان که فکر کردم چندان که ذکر گفتم چندان که ره سپردم بیرون ز تو ندیدم

3 تا کی به فرق پویم جمله تویی چگویم چون با منی چه جویم اکنون بیارمیدم

4 عمری به سر دویدم گفتم مگر رسیدم با دست هرچه دیدم جز باد می‌ندیدم

5 فریاد من از آن است کاندر پس درم من دربسته ماند بر من وز دست شد کلیدم

6 عطار را به کلی از خویشتن فنا کن چون در فنای عشقت ذوق بقا چشیدم

عکس نوشته
کامنت
comment