-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 خویش را چون خار دیدم سوی گل بگریختم خویش را چون سرکه دیدم در شکر آمیختم
2 کاسه پرزهر بودم سوی تریاق آمدم ساغری دردی بدم در آب حیوان ریختم
3 دیده پردرد بودم دست در عیسی زدم خام دیدم خویش را در پختهای آویختم
4 خاک کوی عشق را من سرمه جان یافتم شعر گشتم در لطافت سرمه را می بیختم
5 عشق گوید راست می گویی ولی از خود مبین من چو بادم تو چو آتش من تو را انگیختم