جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

درخت از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 1414

غزل 1414 ام از 6329 غزلیات

درخت و آتشی دیدم ندا آمد که جانانم

🌙 حالت شب شماره بیت
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10

1 درخت و آتشی دیدم ندا آمد که جانانم مرا می خواند آن آتش مگر موسی عمرانم

2 دخلت التیه بالبلوی و ذقت المن و السلوی چهل سال است چون موسی به گرد این بیابانم

3 مپرس از کشتی و دریا بیا بنگر عجایب‌ها که چندین سال من کشتی در این خشکی همی‌رانم

4 بیا ای جان تویی موسی وین قالب عصای تو چو برگیری عصا گردم چو افکندیم ثعبانم

5 تویی عیسی و من مرغت تو مرغی ساختی از گل چنانک دردمی در من چنان در اوج پرانم

6 منم استون آن مسجد که مسند ساخت پیغامبر چو او مسند دگر سازد ز درد هجر نالانم

7 خداوند خداوندان و صورت ساز بی‌صورت چه صورت می کشی بر من تو دانی من نمی‌دانم

8 گهی سنگم گهی آهن زمانی آتشم جمله گهی میزان بی‌سنگم گهی هم سنگ و میزانم

9 زمانی می چرم این جا زمانی می چرند از من گهی گرگم گهی میشم گهی خود شکل چوپانم

10 هیولایی نشان آمد نشان دایم کجا ماند نه این ماند نه آن ماند بداند آن من آنم

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر درخت و آتشی دیدم ندا آمد که جانانم

شاعر شعر درخت و آتشی دیدم ندا آمد که جانانم چه کسی است ؟

شاعر شعر درخت و آتشی دیدم ندا آمد که جانانم جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر درخت و آتشی دیدم ندا آمد که جانانم در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر درخت و آتشی دیدم ندا آمد که جانانم چیست ؟

قالب شعر درخت و آتشی دیدم ندا آمد که جانانم غزل است

مضمون اصلی شعر درخت و آتشی دیدم ندا آمد که جانانم چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر