امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی
امیرخسرو دهلوی

من آنچه دوش بدین جان از امیرخسرو دهلوی غزل 1447

غزل 1447 ام از 2198 غزلیات

من آنچه دوش بدین جان مبتلا گفتم

1 من آنچه دوش بدین جان مبتلا گفتم همه حکایت آن طره دو تا گفتم

2 گرت هوای می است و شرابخواره من بیا که خون دل و دیده را صلا گفتم

3 به شهر در دف رسواییم بزد همه خلق کجا به پیش تو دیوانه ماجرا گفتم

4 هنوز باز نمی آید این دل بی شرم تبارک الله تا من بدو چها گفتم

5 کنون مرا به سر کوی شاهدان جویند که ترک صحبت مردان پارسا گفتم

6 به هر جفا که ز خوبان رسد سزاوارم که بیدلان را بسیار ناسزا گفتم

7 ز صبر اگر سخنی گفتم، ای فراق، مکش گناه کردم و بد کردم و خطا گفتم

8 اگر به خدمت یاران من رسی، ای باد سلام من برسانی که من دعا گفتم

9 دلی که رفت ز تو، خسروا، در آن سر زلف بجوی و خواه مجو، باز من ترا گفتم

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر من آنچه دوش بدین جان مبتلا گفتم

شاعر شعر من آنچه دوش بدین جان مبتلا گفتم چه کسی است ؟

شاعر شعر من آنچه دوش بدین جان مبتلا گفتم امیرخسرو دهلوی می باشد.

شعر من آنچه دوش بدین جان مبتلا گفتم در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر من آنچه دوش بدین جان مبتلا گفتم چیست ؟

قالب شعر من آنچه دوش بدین جان مبتلا گفتم غزل است

مضمون اصلی شعر من آنچه دوش بدین جان مبتلا گفتم چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, می‌نوشی است.
بنر