شب گذشته شتابان به از شهریار گزیدهٔ غزلیات 81

شب گذشته شتابان به رهگذار تو بودم

1 شب گذشته شتابان به رهگذار تو بودم به جلد رهگذر اما در انتظار تو بودم

2 نسیم زلف تو پیچیده بود در سر و مغزم خمار و سست ولی سخت بی قرار تو بودم

3 همه به کاری و من دست شسته از همه کاری همه به فکر و خیال تو و به کار تو بودم

4 خزان عشق نبینی که من به هر دمی ای گل در آرزوی شکوفائی و بهار تو بودم

5 اگر که دل بگشاید زبان به دعوی یاری تو یار من که نبودی منم که یار تو بودم

6 چو لاله بود چراغم به جستجوی تو در دست ولی به باغ تو دور از تو داغدار تو بودم

7 به کوی عشق تو راضی شدم به نقش گدائی اگر چه شهره به هر شهر و شهریار تو بودم

عکس نوشته
کامنت
comment