1 ای مطرب این غزل گو کی یار توبه کردم از هر گلی بریدم وز خار توبه کردم
2 گه مست کار بودم گه در خمار بودم زان کار دست شستم زین کار توبه کردم
3 در جرم توبه کردن بودیم تا به گردن از توبههای کرده این بار توبه کردم
4 ای می فروش این ده ساغر به دست من ده من ننگ را شکستم وز عار توبه کردم
5 مانند مست صرعم بیرون ز چار طبعم از گرم و سرد و خشکی هر چار توبه کردم
6 ای مطرب الله الله می بیرهم تو بر ره بردار چنگ می زن بر تار توبه کردم
7 ز اندیشههای چاره دل بود پاره پاره بیچارگی است چاره ناچار توبه کردم
8 بنمای روی مه را خوش کن شب سیه را کز ذوق آن گنه را بسیار توبه کردم
9 گفتم که وقت توبهست شوریدهای مرا گفت من تایب قدیمم من پار توبه کردم
10 بهر صلاح دین را محروسه یقین را منکر به عشق گوید ز انکار توبه کردم