- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 توبه کردم از می و معشوق سرمستم دگر توبه یی هرگز نکردم من که نشکستم دگر
2 ذره خاکم ولی تا جذبه مهرم رسید آنچنان برخاستم بیخود که ننشستم دگر
3 دادم از دست آن دو زلف و رشته جانم گسست آه اگر افتد سر زلف تو در دستم دگر
4 یک دو روزی غصه دنیا دلم در بند داشت شکر ساقی میکنم کز غصه وارستم دگر
5 بخت اگر یاری کند اهلی گلی خواهد شکفت غنچه دل را که در شاخ گلی بستم دگر