- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای دلم مستغرق سودای تو سرمهٔ چشمم ز خاک پای تو
2 جان من من عاشقم از دیرگاه عاشق یاقوت جان افزای تو
3 مانده کرده عالمی دل دیده را فتنهٔ آن نرگس رعنای تو
4 گر چنین زیبا نبودی عارضت دل نبودی این چنین شیدای تو
5 صد هزاران جان عاشق هر نفس باد ایثار رخ زیبای تو
6 از دل من جوی خون بالا گرفت تا بدیدم قامت و بالای تو
7 نیست یک ذره تو را پروای خویش زان شدم یکباره ناپروای تو
8 دست گیر آخر مرا از بی دلی غرقه گشتم در بن دریای تو
9 با تو میباید به کام دل مرا تا بگویم قصهٔ سودای تو
10 قصهٔ عطار چون از سر گذشت عرضه خواهد داشتن بر رای تو