-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای دلم جان و جهان در راه جانان باخته نرد درد عشق برامید درمان باخته
2 دین و دنیا داده در عشق پریرویان بباد وز سر دیوانگی ملک سلیمان باخته
3 بر در دیر مغان از کفر و دین رخ تافته واستین افشانده بر اسلام و ایمان باخته
4 پشت پائی چون خضر بر ملک اسکندر زده وز دو عالم شسته دست و آب حیوان باخته
5 با دل پر آتش و سوز جگر پروانه وار خویش را در پای شمع می پرستان باخته
6 بسته زنار از سر زلف بتان وز بیخودی سر نهاده بر در خمار و سامان باخته
7 کان و دریا را ز چشم درفشان انداخته وز هوای لعل جانان جوهر جان باخته
8 من چیم گردی ز خاک کوی دلبر خاسته من کیم رندی روان در پای جانان باخته
9 بینوایان بین برین در گنج قارون ریخته تنگدستان بین درین ره خانهٔ خان باخته
10 پاکبازی همچو خواجو دیدهٔ گردون ندید برسر کوی گدائی ملک سلطان باخته