-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دلم از شوق او مصحف چو بهر فال بگشاید برویم مژده وصلش در اقبال بگشاید
2 چو مجنون گر نه مشتی استخوان گردم ز هجرانش همای وصل او کی بر سر من بال بگشاید
3 چه جای آنکه عاشق را شکایت باشد از محنت که عاشق نیست گر لب هم بشرح حال بگشاید
4 دلم از بند و جان از آتشم گاهی برون آید که ترک مست من بند قبای آل بگشاید
5 گشاد از بخت اگر خواهی مروزین آستان اهلی تحمل کن که گر نگشود پار امسال مگشاید