-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 عشق آن بت ساکن میخانه میگرداندم جان غمگین در پی جانانه میگرداندم
2 آشنائی از چه رویم دور میدارد ز خویش چون ز خویش و آشنا بیگانه میگرداندم
3 ترک رومی روی زنگی موی تازی گوی من هندوی آن نرگس ترکانه میگرداندم
4 بسکه میترساند از زنجیر و پندم میدهد عاقل بسیار گو دیوانه میگرداندم
5 دانهٔ خالش که بر نزدیک دام افتاده است با چنان دامی اسیر دانه میگرداندم
6 آتش دل هر شبی دلخسته و پر سوخته گرد شمع روش چون پروانه میگرداندم
7 آرزوی گنج بین کز غایت دیوانگی روز و شب در کنج هر ویرانه میگرداندم
8 با خرد پیمان من بیزاری از پیمانه بود ویندم از پیمان غم پیمانه میگرداندم
9 من بشعر افسانه بودم لیکن این ساعت بسحر نرگس افسونگرش افسانه میگرداندم
10 اشتیاق لعل گوهر پاش او در بحر خون همچو خواجو از پی دردانه میگرداندم