عاشق مجنونم و صحرای غم از اهلی شیرازی غزل 109

اهلی شیرازی

آثار اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

عاشق مجنونم و صحرای غم جای من است

1 عاشق مجنونم و صحرای غم جای من است گر بمیرم دورازو کس را چه پروای من است

2 سوختن در آفتاب غم نه کار هر کس است سایه من داند این محنت که همپای من است

3 با در و دیوار در جنگم ز مستیهای عشق هر کجا بانگی برآید شور و غوغای من است

4 هر نفس نقش غلط از عشوه در کارم کند این نه جرم اوست عیب سادگیهای من است

5 تلخی غم همچو اهلی بر دلم شیرین بود آنچه پیش دیگران زهر است حلوای من است

عکس نوشته
کامنت
comment