جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

چنان از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 2713

غزل 2713 ام از 6329 غزلیات

چنان گشتم ز مستی و خرابی

1 چنان گشتم ز مستی و خرابی که خاکی را نمی‌دانم ز آبی

2 در این خانه نمی‌یابم کسی را تو هشیاری بیا باشد بیابی

3 همین دانم که مجلس از تو برپاست نمی‌دانم شرابی یا کبابی

4 به باطن جان جان جان جانی به ظاهر آفتاب آفتابی

5 از آن رو خوش فسونی که مسیحی از آن رو دیوسوزی که شهابی

6 مرا خوش خوی کن زیرا شرابی مرا خوش بوی کن زیرا گلابی

7 صبایی که بخندانی چمن را اگر چه تشنگان را تو عذابی

8 بیا مستان بی‌حد بین به بازار اگر تو محتسب در احتسابی

9 چو نان خواهان گهی اندر سؤالی چو رنجوران گهی اندر جوابی

10 مثال برق کوته خنده تو از آن محبوس ظلمات سحابی

11 درآ در مجلس سلطان باقی ببین گردان جفان کالجوابی

12 تو خوش لعلی ولیکن زیر کانی تو بس خوبی ولیکن در نقابی

13 به سوی شه پری باز سپیدی وگر پری به گورستان غرابی

14 جوان بختا بزن دستی و می‌گو شبابی یا شبابی یا شبابی

15 مگو با کس سخن ور سخت گیرد بگو والله اعلم بالصواب

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر چنان گشتم ز مستی و خرابی

شاعر شعر چنان گشتم ز مستی و خرابی چه کسی است ؟

شاعر شعر چنان گشتم ز مستی و خرابی جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر چنان گشتم ز مستی و خرابی در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر چنان گشتم ز مستی و خرابی چیست ؟

قالب شعر چنان گشتم ز مستی و خرابی غزل است

مضمون اصلی شعر چنان گشتم ز مستی و خرابی چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.
بنر