- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 خوشم کردی به دشنامی توقع بیش میباشد به حق آن که در ذکرت زبانم ریش میباشد
2 به بازی گوییام گهگه که سویم باز کن چشمی کسی را این بگو کِش دیده وقتی پیش میباشد
3 ندانم تا چه سان بیرون روی از جان مشتاقان که هر چِت پیش میبینم تمنا بیش میباشد
4 گه از لب شربتی ندهی، به کشتن همی نمیارزم چرا در کارهات آخر چنین فرویش میباشد؟
5 مرا گویند بر جا دار دل، تا کی پریشانی کجا این دل که من دارم به جای خویش میباشد؟
6 برو، ای جان ناخشنود، کاینها نیست جا اکنون که بدخو پادشاهی در دل درویش میباشد
7 برهمن را بت اندر خانه باشد، من بتر زویم که بت پوشیده در جان من بدکیش میباشد
8 کجا آن بخت دارد کآرزویش در کنار آید؟ گدایی کو شبی تا روز کجاندیش میباشد
9 ز غیرت سوختم، ای جان، مزن بر دیگران غمزه که خسرو را همیشه در جگر این ریش میباشد