- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 شنیدم که یک بار در حلهای سخن گفت با عابدی کلهای
2 که من فر فرماندهی داشتم به سر بر کلاه مهی داشتم
3 سپهرم مدد کرد و نصرت وفاق گرفتم به بازوی دولت عراق
4 طمع کرده بودم که کرمان خورم که ناگه بخوردند کرمان سرم
5 بکن پنبهٔ غفلت از گوش هوش که از مردگان پندت آید به گوش