1 حکایت رخت از آفتاب میشنوم حدیث لعل لبت از شراب میشنوم
2 ز آب چشمه هر آن ماجرا که میرانم ز چشم خویش یکایک جواب میشنوم
3 کسی که نسخهٔ خط تو میکند تحریر ز خامهاش نفس مشک ناب میشنوم
4 شبی که نرگس میگون بخواب میبینم ز چشم مست تو تعبیر خواب میشنوم
5 ز حسرت گل رویت چو اشک میریزم ز آب دیده نسیم گلاب میشنوم
6 چنان بچشمهٔ نوشت تعطشی دارم که مست میشوم ار نام آب میشنوم
7 فروغ خاطر خویش از شراب مییابم نوای نغمهٔ دعد از رباب میشنوم
8 حدیث ذره اگر روشنت نمیگردد ز من بپرس که از آفتاب میشنوم
9 گهی کز آتش دل آه میزند خواجو در آن نفس همه بوی کباب میشنوم
دیدگاهها **