1 گله ها دارم و نگویم از آنک عشق را مهر بر دهن باشد
2 عاشقان را چو کرم ابریشم جامه هم گور و هم کفن باشد
3 عاشقی کز بلا بیندیشد عاشق جان خویشتن باشد
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 هنگام آنکه گل دمد از خاک بوستان رفت آن گل شکفته و در خاک شد نهان
2 هنگام آنکه شاخ شجر نم کشد ز ابر بی آب ماند نرگس آن تازه بوستان
1 ببزم وصال تو هر جرعه ای که دولت بنایم فرو می کند
2 چو خواهم که گیرم بکف، تخت بد دگر باره اندر سبو می کند
1 هرگز نبود خار بشوری چو نمک وز کاه چگونه می بسازند کسک؟
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به