1 در دل دو هزار مدّعا دارم من زان است که پیوسته جفا دارم من
2 زان زود شکسته می شود شیشه دل کورا چو حباب بر هوا دارم من
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 دردا که یار بر سر لطف نهان نماند نامهربان دو روز به ما مهربان نماند
2 شرمنده ی سگان ویم، بعد مرگ هم کز سوز سینه در تن من استخوان نماند
1 مژده باد ای دل که باز آن شمع را پروانهام کز نگاه آشنایش از خرد بیگانهام
2 من شرارم دوری آتش نمیسازد مرا تا ز آتش دور گشتم با فنا همخانهام
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به