🌟 نیت کن و فال حافظ بگیر 🌟
امیر معزی نیشابوری

امیر معزی نیشابوری

امیر معزی نیشابوری
امیر معزی نیشابوری

دل بی‌قرار از امیر معزی نیشابوری قصیده 227

قصیده 227 ام از 742 قصاید

دل بی‌قرار دارم از آن زلف بی‌قرار

🌙 حالت شب
شماره بیت
اندازه متن
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • 13
  • 14
  • 15
  • 16
  • 17
  • 18
  • 19
  • 20
  • 21
  • 22
  • 23
  • 24
  • 25
  • 26
  • 27
  • 28
  • 29

1 دل بی‌قرار دارم از آن زلف بی‌قرار سر پر خمار دارم از آن چشم پر خمار

2 داند نگار من که چنین است حال من زان چشم پُر خمار و از آن زلف بی‌قرار

3 ابرست تیره زلفش و سبزه است نو خطش خرّم رخش چو تازه بهاری است غمگسار

4 گر گویمش که زلف و خط تو عجب شدند گوید که ابر و سبزه عجب نیست در بهار

5 گویی مهندسی است خَمِ جَعْدِ آن صنم گویی مُشَعبَدی است سرِ زلفِ آن نگار

6 کز غالیه کشید یکی بر سُهیل خط وز مورچه نهاد یکی بر عقیق تار

7 ای ‌گشته ارغوان تو شمشاد را وطن وی‌ گشته پرنیان تو پولاد را حصار

8 گویی ز بهر فتنهٔ عشاق‌ گشته‌اند پولاد تو نهفته و شمشادت آشکار

9 دُرّی است آبدار تو را زیر لاله برگ مشکی است تابدار تو را گرد لاله‌زار

10 تاب است در دل من و آب است در دو چشم زان مشک تابدار و از آن درّ آبدار

11 در خَدّ توست روشنی ماه آسمان در قَدّ توست راستی سرو جویبار

12 ماهی و آسمان تو ایوان خسروست سروی و جویبار تو میدان شهریار

13 والا جلال دولت و دنیا معزّ دین شاهی که هست سید شاهان روزگار

14 شاهی که هست سیرت و کردارهای او فهرست پادشاهی و قانون افتخار

15 در بخت او همی نرسد گردش فلک گویی فلک پیاده شد و بخت او سوار

16 سَدّی است استوار حُسامش که بند ملک گشته است استوار بدان سدِّ استوار

17 گر یُمن و یُسر خواهی او را ببین‌ که هست هم یُمن بر یمینش و هم یُسر بر یسار

18 شاهی بزرگوار و ستودست و همچو اوست کردار او ستوده و رسمش بزرگوار

19 ای یادگار جملهٔ شاهان باستان هرگز مباد ملک جهان از تو یادگار

20 شاهان عالمند همی اختیار دهر وایزد ز اختیار تو را کرد اختیار

21 دیدار جان‌فزای تو بی‌نار هست نور شمشیر جان‌گزای تو بی‌نور هست نار

22 در مجلس تو رحمت خُلدست روز بزم بر درگه تو زحمتِ حَشرست روز بار

23 از قدرتی‌ که تیغ تو را داد آسمان وز قوّتی‌ که دست تو را داد کردگار

24 دعوی کنند شیعه که روز نبرد هست دست تو دست حیدر و تیغ تو ذوالفقار

25 ای انتظار خلقِ جهانِ سوی درگهت دادت‌ خدای آنچه تو را بود انتظار

26 رفتی ز دار مملکت خویش ناگهان باز آمدی مُظّفر و پیروز و کامکار

27 امسال یک هزار شمردیم فتح تو اَرجو که بِشمَریم دگر سال ده هزار

28 فردا هنوز نامد و خرّم‌ گذشت دی امروز روز توست به شادی همی گذار

29 بی‌حکم تو مباد سکون و مدار ملک تا خاک را سکون بود و چرخ را مدار

امیر معزی نیشابوری از شاعران بزرگ قرن 5 هجری می باشد و سبک شعری ایشان خراسانی است.
ادامه توضیحات شاعر
اثر دل بی‌قرار دارم از آن زلف بی‌قرار قصیده 227 ام از 742 قصاید امیر معزی نیشابوری می باشد
شعر قالب : قصیده سبک : خراسانی
عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر دل بی‌قرار دارم از آن زلف بی‌قرار

شاعر شعر دل بی‌قرار دارم از آن زلف بی‌قرار چه کسی است ؟

شاعر شعر دل بی‌قرار دارم از آن زلف بی‌قرار امیر معزی نیشابوری می باشد.

شعر دل بی‌قرار دارم از آن زلف بی‌قرار در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 5 سروده شده است.

قالب شعر دل بی‌قرار دارم از آن زلف بی‌قرار چیست ؟

قالب شعر دل بی‌قرار دارم از آن زلف بی‌قرار قصیده است

سبک شعر دل بی‌قرار دارم از آن زلف بی‌قرار چیست ؟

سبک شعر دل بی‌قرار دارم از آن زلف بی‌قرار سبک خراسانی است

مضمون اصلی شعر دل بی‌قرار دارم از آن زلف بی‌قرار چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, پندآموز, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, پندآموز, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
امیر معزی نیشابوری

دل بی‌قرار از امیر معزی نیشابوری قصیده 227

قصیده 227 ام از 742 قصاید
بنر