- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 یک قوصره پر دارم ز سخن جان میشنود تو گوش مکن
2 دربند خودی زین سیر شدی گیری سر خود ای بیسر و بن
3 چون مستمعان جمله بروند گویم غم نو با یار کهن
4 کی سیر شود ماهی ز تری یا تشنه حق از علم لدن
5 گر سیر شدند این مستمعان جان میشنود از قرط اذن