نفسی داشتم و ناله از شهریار گزیدهٔ غزلیات 78

نفسی داشتم و ناله و شیون کردم

1 نفسی داشتم و ناله و شیون کردم بی تو با مرگ عجب کشمکشی من کردم

2 گرچه بگداختی از آتش حسرت دل من لیک من هم به صبوری دل از آهن کردم

3 لاله در دامن کوه آمد و من بی رخ دوست اشک چون لاله سیراب به دامن کردم

4 در رخ من مکن ای غنچه ز لبخند دریغ که من از اشک ترا شاهد گلشن کردم

5 شبنم از گونه گلبرگ نگون بود که من گله زلف تو با سنبل و سوسن کردم

6 دود آهم شد اشک غمم ای چشم و چراغ شمع عشقی که به امید تو روشن کردم

7 تا چو مهتاب به زندان غمم بنوازی تن همه چشم به هم چشمی روزن کردم

8 آشیانم به سر کنگره افلاک است گرچه در غمکده خاک نشیمن کردم

9 شهریارا مگرم جرعه فشاند لب جام سال ها بر در این میکده مسکن کردم

عکس نوشته
کامنت
comment