جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

شدم از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 3065

غزل 3065 ام از 6329 غزلیات

شدم به سوی چه آب همچو سقایی

1 شدم به سوی چه آب همچو سقایی برآمد از تک چه یوسفی معلایی

2 سبک به دامن پیراهنش زدم من دست ز بوی پیرهنش دیده گشت بینایی

3 به چاه در نظری کردم از تعجب من چه از ملاحت او گشته بود صحرایی

4 کلیم روح به هر جا رسید میقاتش اگر چه کور بود گشت طور سینایی

5 زنخ ز دست رقیبی که گفت از چه دور از این سپس منم و چاه و چون تو زیبایی

6 کسی که زنده شود صد هزار مرده از او عجب نباشد اگر پیر گشت برنایی

7 هزار گنج گدای چنین عجب کانی هزار سیم نثار لطیف سیمایی

8 جهان چو آینه پرنقش توست اما کو به روی خوب تو بی‌آینه تماشایی

9 سخن تو گو که مرا از حلاوت لب تو نه عقل ماند و نه اندیشه‌ای و نی رایی

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر شدم به سوی چه آب همچو سقایی

شاعر شعر شدم به سوی چه آب همچو سقایی چه کسی است ؟

شاعر شعر شدم به سوی چه آب همچو سقایی جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر شدم به سوی چه آب همچو سقایی در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر شدم به سوی چه آب همچو سقایی چیست ؟

قالب شعر شدم به سوی چه آب همچو سقایی غزل است

مضمون اصلی شعر شدم به سوی چه آب همچو سقایی چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, عاشقانه, می‌نوشی است.
بنر