امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی
امیرخسرو دهلوی

ز دستم شد عنان دل، از امیرخسرو دهلوی غزل 1255

غزل 1255 ام از 2198 غزلیات

ز دستم شد عنان دل، چه داند کس که من چونم؟

1 ز دستم شد عنان دل، چه داند کس که من چونم؟ درین تیمار بی حاصل چه داند کس که من چونم؟

2 من و شبها و نقش او که بر وی فتنه شد جانم همه روزم بدو مایل، چه داند کس که من چونم؟

3 زند هر دم ز بدخویی مرا سنگ جفا بر جان از آن بدخوی سنگین دل، چه داند کس که من چونم

4 شب حامل برای من بزاید هر زمان دردی ز درد این شب حامل، چه داند کس که من چونم؟

5 جدا شد کاروان صبر و راه هجر بی پایان چو دور افتادم از منزل، چه داند کس که من چونم؟

6 مرا خر در خلاب افتاد و از آب دو چشم خود چو کس را نیست پا در گل، چه داند کس که من چونم؟

7 چو کس را دیده بینش نمی بینم که من بیند به جز شاهنشه عادل، چه داند کس که من چونم؟

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر ز دستم شد عنان دل، چه داند کس که من چونم؟

شاعر شعر ز دستم شد عنان دل، چه داند کس که من چونم؟ چه کسی است ؟

شاعر شعر ز دستم شد عنان دل، چه داند کس که من چونم؟ امیرخسرو دهلوی می باشد.

شعر ز دستم شد عنان دل، چه داند کس که من چونم؟ در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر ز دستم شد عنان دل، چه داند کس که من چونم؟ چیست ؟

قالب شعر ز دستم شد عنان دل، چه داند کس که من چونم؟ غزل است

مضمون اصلی شعر ز دستم شد عنان دل، چه داند کس که من چونم؟ چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر