- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 در دلم افتاد آتش ساقیا ساقیا آخر کجائی هین بیا
2 هین بیا کز آرزوی روی تو بر سر آتش بماندم ساقیا
3 بر گیاه نفس بند آب حیات چند دارم نفس را همچون گیا
4 چون سگ نفسم نمکساری بیافت پاک شد تا همچو جان شد پر ضیا
5 نفس رفت و جان نماند و دل بسوخت ذرهای نه روی ماند و نه ریا
6 نفس ما هم رنگ جان شد گوییا نفس چون مس بود و جان چون کیمیا
7 زان بمیرانند ما را تا کنند خاک ما در چشم انجم توتیا
8 روز روز ماست می در جام ریز می میجان جام جاماولیا
9 آسیا پر خون بران از خون چشم چند گردی گرد خون چون آسیا
10 خویشتن ایثار کن عطار وار چند گوئی لا علی و لا لیا