عطار نیشابوری

عطار نیشابوری

عطار نیشابوری
عطار نیشابوری

در دلم افتاد آتش ساقیا از عطار نیشابوری غزل 9

غزل 9 ام از 5015 غزلیات

در دلم افتاد آتش ساقیا

1 در دلم افتاد آتش ساقیا ساقیا آخر کجائی هین بیا

2 هین بیا کز آرزوی روی تو بر سر آتش بماندم ساقیا

3 بر گیاه نفس بند آب حیات چند دارم نفس را همچون گیا

4 چون سگ نفسم نمکساری بیافت پاک شد تا همچو جان شد پر ضیا

5 نفس رفت و جان نماند و دل بسوخت ذره‌ای نه روی ماند و نه ریا

6 نفس ما هم رنگ جان شد گوییا نفس چون مس بود و جان چون کیمیا

7 زان بمیرانند ما را تا کنند خاک ما در چشم انجم توتیا

8 روز روز ماست می در جام ریز می می‌جان جام جام‌اولیا

9 آسیا پر خون بران از خون چشم چند گردی گرد خون چون آسیا

10 خویشتن ایثار کن عطار وار چند گوئی لا علی و لا لیا

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر در دلم افتاد آتش ساقیا

شاعر شعر در دلم افتاد آتش ساقیا چه کسی است ؟

شاعر شعر در دلم افتاد آتش ساقیا عطار نیشابوری می باشد.

شعر در دلم افتاد آتش ساقیا در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 6 سروده شده است.

قالب شعر در دلم افتاد آتش ساقیا چیست ؟

قالب شعر در دلم افتاد آتش ساقیا غزل است

مضمون اصلی شعر در دلم افتاد آتش ساقیا چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.
بنر