-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 من سر نخورم که سر گرانست پاچه نخورم که استخوانست
2 بریان نخورم که هم زیانست من نور خورم که قوت جانست
3 من سر نخوهم که باکلاهند من زر نخوهم که بازخواهند
4 من خر نخوهم که بند کاهند من کبک خورم که صید شاهند
5 بالا نپرم نه لک لکم من کس را نگزم که نی سگم من
6 لنگی نکنم نه بدتکم من که عاشق روی ایبکم من
7 ترشی نکنم نه سرکهام من پرنم نشوم نه برکهام من
8 سرکش نشوم نه عکهام من قانع بزیم که مکهام من
9 دستار مرا گرو نهادی یک کوزه مثلثم ندادی
10 انصاف بده عوان نژادی ما را کم نیست هیچ شادی
11 سالار دهی و خواجه ده آن باده که گفتهای به من ده
12 ور دفع دهی تو و برون جه در کس زنان خویشتن نه
13 من عشق خورم که خوشگوارست ذوق دهنست و نشو جانست
14 خوردم ز ثرید و پاچه یک چند از پاچه سر مرا زیانست
15 زین پس سر پاچه نیست ما را ما را و کسی که اهل خوانست