راه بی پایان عشقت را از خواجوی کرمانی غزل 875

خواجوی کرمانی

خواجوی کرمانی

خواجوی کرمانی

راه بی پایان عشقت را نیابم منزلی

1 راه بی پایان عشقت را نیابم منزلی قلزم پر شور شوقت را نبینم ساحلی

2 نیست در دهر این زمان بی گفت و گویت مجمعی نیست در شهر این نفس بی‌جست و جویت محفلی

3 مهر رویت می‌نهد هر روز مهری بر لبی چشم مستت می‌زند هر لحظه تیغی بر دلی

4 چون کنم قطع منازل بی‌گل رخسار تو لاله‌زاری گردد از خون دلم هر منزلی

5 بر سر کوی غمت هر جا که پایی می‌نهم بینم از دست سرشک دیده پایی در گلی

6 رنگ رخسارت نمی‌بینم ببرگ لاله‌ئی بوی گیسویت نمی‌یابم ز شاخ سنبلی

7 کی بدست آید گلی چون آن رخ بستانفروز یا سراید در چمن مانند خواجو بلبلی

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر