امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی
امیرخسرو دهلوی

نیارم تاب دیدن، دیر از امیرخسرو دهلوی غزل 1250

غزل 1250 ام از 2198 غزلیات

نیارم تاب دیدن، دیر دیرت بهر آن بینم

1 نیارم تاب دیدن، دیر دیرت بهر آن بینم بباید هر زمان جانی که رویت هر زمان بینم

2 مرا گویند کش چون مردمان بین و مرو از جا دلم بر جای باید کش به چشم مردمان بینم

3 بدینسان کامد از روی تو کار من به جان، وانگه من دیوانه را بر خود نبخشود و همان بینم

4 اگر من کشتنی گشتم، نمی گویم مکش، ای غم ولی بگذار چندانی که روی آن جوان بینم

5 چه حاجت بر دلم نازک، همین بس نیست مرگ من که گه گه چاشنی از دست آن ناوک کمان بینم

6 گه جولان نیارم دیدنش از بیم جان، لیکن چو من بی طاقتم دزدیده در دست و کمان بینم

7 ز نوروز جوانی گر چه بشکفته ست بستانش مبادا سبزه پیراهن آن بوستان بینم

8 دریغا، آن چنان رویی دگر خواهد شدن، یارب مرا آن روز منمایی که رویش آنچنان بینم

9 ز خوبان بس که بی دین گشت خسرو، بهترین روزش بت اندر پیش و زنار مغانش در میان بینم

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر نیارم تاب دیدن، دیر دیرت بهر آن بینم

شاعر شعر نیارم تاب دیدن، دیر دیرت بهر آن بینم چه کسی است ؟

شاعر شعر نیارم تاب دیدن، دیر دیرت بهر آن بینم امیرخسرو دهلوی می باشد.

شعر نیارم تاب دیدن، دیر دیرت بهر آن بینم در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر نیارم تاب دیدن، دیر دیرت بهر آن بینم چیست ؟

قالب شعر نیارم تاب دیدن، دیر دیرت بهر آن بینم غزل است

مضمون اصلی شعر نیارم تاب دیدن، دیر دیرت بهر آن بینم چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر