- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دریاب که من طاقت هجر تو ندارم بشتاب که افتاد به جان بهر تو کارم
2 از من تو کران کردی و خون ماند به چشمم گوهر ز برم رفته و دریا به کنارم
3 هر روز دم سرد، مگر باد خزانم هر لحظه زنم اشک، مگر ابر بهارم
4 هر شب ز پی طالع بد تا به سحرگاه قطره ز مژه بارم و سیاره شمارم
5 آن دل که ز من بستده ای بهر خدا را بسپار به من تا به خدایت بسپارم
6 گر صد ستم از بهر تو بر روی من آید آرم همه بر خویش و به روی تو نیازم
7 هشدار، دل خسرو اگر زلف تو گیرد تا ناله شبگیر به رویت نگمارم