- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 سر مویی سر عالم ندارم چه عالم چون سر خود هم ندارم
2 چنان گم گشتهام از خویش رفته که گویی عمر جز یک دم ندارم
3 ندارم دل بسی جستم دلم باز وگر دارم درین عالم ندارم
4 چو دل را مینیابم ذرهای باز چرا خود را بسی ماتم ندارم
5 بحمدالله که از بود و نبودم اگر شادی ندارم غم ندارم
6 چه میگویم که مجروحم چنان سخت که در هر دو جهان مرهم ندارم
7 جهانی راز دارم مانده در دل که را گویم چو یک محرم ندارم
8 حریفی میکنم با هفت دریا ولیکن زور یک شبنم ندارم
9 بسی گوهر دهد دریام هر دم ولی چون ناقصم محکم ندارم
10 اگر یک گوهر آید قسم عطار به قدر از هر دو کونش کم ندارم