شایسته قبول، ندارم عبادتی از واعظ قزوینی غزل 563

واعظ قزوینی

آثار واعظ قزوینی

واعظ قزوینی

شایسته قبول، ندارم عبادتی

1 شایسته قبول، ندارم عبادتی جز بر سیاه نامگی خود شهادتی

2 بر ما بغیر نعمت فقر است ناگوار داریم ما بهیچ نداری چو عادتی

3 تحصیل ملک فانی دنیا، زر شد نیست ملک بقا طلب، بودت گر رشادتی

4 بردار تیغ عجز و، بیفگن سر غرور داری اگر بخویش، گمان جلادتی

5 قاضی بشرع عشق، بجز ترک مدعی بر صدق دعوی تو نخواهد شهادتی

6 در مدرس کمال، ز علم کلام عشق جز نعت خامشی نشنیدیم افادتی

7 چون دم زنند اهل غرور از شعور و عقل ماییم و بیشعوری و جهل و بلادتی

8 هر سنگ لعل نیست، که خیزد ز صلب کان نور صلاح کو، بودت گر سیادتی؟

9 ما را بغیر عمر که آمد بسر دگر هرگز کسی نکرد ز یاران عیادتی

10 یارب به واعظ از کرم عام خویشتن صبر قناعتی ده و شق عبادتی

عکس نوشته
کامنت
comment