- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 به مرگ چاره نجستم که در جهان مانم به عشق زنده شدم تا که جاودان مانم
2 چو مردم از تن و جان وارهاندم از زندان به عشق زنده شوم جاودان به جان مانم
3 به مرگ زنده شدن هم حکایتی است عجیب اگر غلط نکنم خود به جاودان مانم
4 در آشیانه طوبا نماندم از سرناز نه خاکیم که به زندان خاک دان مانم
5 ز جویبار محبت چشیدم آب حیات که چون همیشه بهار ایمن از خزان مانم
6 چه سال ها که خزیدم به کنج تنهایی که گنج باشم و بی نام و بی نشان مانم
7 دریچه های شبستان به مهر و مه بستم بدان امید که از چشم بد نهان مانم
8 به امن خلوت من تاخت شهرت و نگذاشت که از رفیق زیانکار در امان مانم
9 به شمع صبحدم شهریار و قرآنش کزین ترانه به مرغان صبح خوان مانم