ترش رویی از جلال الدین محمد مولوی غزل 1416

جلال الدین محمد مولوی

آثار جلال الدین محمد مولوی

جلال الدین محمد مولوی

ترش رویی و خشمینی چنین شیرین ندیدستم

1 ترش رویی و خشمینی چنین شیرین ندیدستم ز افسون‌هاش مجنونم ز افسان‌هاش سرمستم

2 بتان بس دیده‌ام جانا ولیکن نی چنین زیبا تویی پیوندم و خویشم کنون در خویش درجستم

3 همه شب از پریشانی چنان بودم که می دانی ولیک این دم ز حیرانی کریما از دگر دستم

4 از این حالت که دل دارد بگیر و برجهان او را که من خاکی ز سعی تو ز روی خاک برجستم

عکس نوشته
کامنت
comment