جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

سیر از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 1205

غزل 1205 ام از 6329 غزلیات

سیر نگشت جان من بس مکن و مگو که بس

1 سیر نگشت جان من بس مکن و مگو که بس گر چه ملول گشته‌ای کم نزنی ز هیچ کس

2 چونک رسول از قنق گشت ملول و شد ترش ناصح ایزدی ورا کرد عتاب در عبس

3 گر نکنی موافقت درد دلی بگیردت همنفسی خوش است خوش هین مگریز یک نفس

4 ذوق گرفت هر چه او پخت میان جنس خود ما بپزیم هم به هم ما نه کمیم از عدس

5 من نبرم ز سرخوشان خاصه از این شکرکشان مرگ بود فراقشان مرگ که را بود هوس

6 دوش حریف مست من داد سبو به دست من بشکنم آن سبوی را بر سر نفس مرتبس

7 نفس ضعیف معده را من نکنم حریف خود زانک خدوک می‌شود خوان مرا از این مگس

8 من پس و پیش ننگرم پرده شرم بردرم زانک کمند سکر می می‌کشدم ز پیش و پس

9 خوش سحری که روی او باشد آفتاب ما شاد شبی که باشد او بر سر کوی دل عسس

10 آمد عشق چاشتی شکل طبیب پیش من دست نهاد بر رگم گفت ضعیف شد مجس

11 گفت کباب خور پی قوت دل بگفتمش دل همگی کباب شد سوی شراب ران فرس

12 گفت شراب اگر خوری از کف هر خسی مخور باده منت دهم گزین صاف شده ز خاک و خس

13 گفتم اگر بیابمت من چه کنم شراب را نیست روا تیممی بر لب نیل و بر ارس

14 خامش باش ای سقا کاین فرس الحیات تو آب حیات می‌کشد بازگشا از او جرس

15 آب حیات از شرف خود نرسد به هر خلف زین سببست مختفی آب حیات در غلس

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر سیر نگشت جان من بس مکن و مگو که بس

شاعر شعر سیر نگشت جان من بس مکن و مگو که بس چه کسی است ؟

شاعر شعر سیر نگشت جان من بس مکن و مگو که بس جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر سیر نگشت جان من بس مکن و مگو که بس در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر سیر نگشت جان من بس مکن و مگو که بس چیست ؟

قالب شعر سیر نگشت جان من بس مکن و مگو که بس غزل است

مضمون اصلی شعر سیر نگشت جان من بس مکن و مگو که بس چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.