جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

آنک از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 1245

غزل 1245 ام از 6329 غزلیات

آنک بیرون از جهان بد در جهان آوردمش

1 آنک بیرون از جهان بد در جهان آوردمش و آنک می‌کرد او کرانه در میان آوردمش

2 آنک عشوه کار او بد عشوه‌ای بنمودمش و آنک از من سر کشیدی کشکشان آوردمش

3 آنک هر صبحی تقاضا می‌کند جان را ز من از تقاضا بر تقاضا من به جان آوردمش

4 جان سرگردان که گم شد در بیابان فراق از بیابان‌ها سوی دارالامان آوردمش

5 گفت جان من می‌نیایم تا بننمایی نشان کو نشان کو مهر سلطان من نشان آوردمش

6 مهربانی کردن این باشد که بستم دست دزد دست بسته پیش میر مهربان آوردمش

7 چونک یک گوشه ردای مصطفی آمد به دست آنک بد در قعر دوزخ در جنان آوردمش

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر آنک بیرون از جهان بد در جهان آوردمش

شاعر شعر آنک بیرون از جهان بد در جهان آوردمش چه کسی است ؟

شاعر شعر آنک بیرون از جهان بد در جهان آوردمش جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر آنک بیرون از جهان بد در جهان آوردمش در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر آنک بیرون از جهان بد در جهان آوردمش چیست ؟

قالب شعر آنک بیرون از جهان بد در جهان آوردمش غزل است

مضمون اصلی شعر آنک بیرون از جهان بد در جهان آوردمش چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, می‌نوشی است.
بنر