جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

با از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 2962

غزل 2962 ام از 6329 غزلیات

با تو عتاب دارم جانا چرا چنینی

1 با تو عتاب دارم جانا چرا چنینی رنجور و ناتوانم نایی مرا ببینی

2 دیدی که سخت زردم پنداشتی که مردم آخر چگونه میرد آنک تواش قرینی

3 یا سیدی و روحی حمت فلم تعدنی یا صحتی شفایی لم تستمع حنینی

4 بس احتراز کردم صبر دراز کردم امروز ناز کردم با اصل نازنینی

5 امشب چو مه برآید داوود جان بیاید ای رنج موم گردی گر برج آهنینی

6 شب بنده را بپرسد وز بی‌گهی نترسد شب نیز مست گردد بی‌نقل و ساتکینی

7 ای ناله چند ناله افزونتری ز ژاله بر بنده کمینه تو نیز در کمینی

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر با تو عتاب دارم جانا چرا چنینی

شاعر شعر با تو عتاب دارم جانا چرا چنینی چه کسی است ؟

شاعر شعر با تو عتاب دارم جانا چرا چنینی جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر با تو عتاب دارم جانا چرا چنینی در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر با تو عتاب دارم جانا چرا چنینی چیست ؟

قالب شعر با تو عتاب دارم جانا چرا چنینی غزل است

مضمون اصلی شعر با تو عتاب دارم جانا چرا چنینی چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر