-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 سنبلش غارت ایمان نکند چون نکند لب لعلش مدد جان نکند چون نکند
2 گر چه دربان ندهد راه ولیکن درویش التماس از در سلطان نکند چون نکند
3 هر که زین رهگذرش پای فرو رفت به گل میل آن سرو خرامان نکند چون نکند
4 چون تو در بادیه بر دست نهی آب زلال تشنه را آرزوی آن نکند چون نکند
5 کافر زلف تو چون روی ز ایمان پیچد قصد آزار مسلمان نکند چون نکند
6 طالب لعل توام کانکه بظلمات افتاد طلب چشمهٔ حیوان نکند چون نکند
7 باغبانرا که ز غلغل همه شب خواب نبرد شور بر مرغ سحر خوان نکند چون نکند
8 صبر ایوب کسی را که نباشد در رنج حذر از محنت کرمان نکند چون نکند
9 چون درین مرحله خواجو اثر از گنج نیافت ترک این منزل ویران نکند چون نکند