سنبل باغ رخت غالیه بو از خیالی بخارایی غزل 68

خیالی بخارایی

آثار خیالی بخارایی

خیالی بخارایی

سنبل باغ رخت غالیه بو افتاده ست

1 سنبل باغ رخت غالیه بو افتاده ست شیوهٔ چشم تو بر وجه نکو افتاده ست

2 بادهٔ ناب به دور لب لعلت مثَلی ست کاین چنین در دهن جام و سبو افتاده ست

3 تا رسد با تو به صد آبله گون پای سرشک همه شب گرم دویده ست و به رو افتاده ست

4 از سر زلف و میان تو که رمزی ست لطیف فرق تا مویِ میان یک سر مو افتاده ست

5 قصّهٔ حال من و گشتِ سر کوی بتان از صبا پرس که بر هر سر کو افتاده ست

6 راست از چشم خیالیّ و خیال قد او سروِ بستان ارم بر لب جو افتاده ست

عکس نوشته
کامنت
comment