-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 سنبل از تاب خم موی تو، درهم میشود غنچه از شرم گل روی تو، شبنم میشود
2 گشت داغم دلنشینتر، در هوای نو بهار ز آنکه بهتر مهر گیرد، صفحه، چون نم میشود
3 لطف میگردد به ما، تا میرسد بیداد تو زخم ما را آب شمشیر تو، مرهم میشود
4 از پی همدرد میگردد، دل بیتاب من؛ موم من گر شمع گردد، شمع ماتم میشود!
5 کی شوی بر نفس خود فرمانروا بیداغ عشق! بر سر دیوان سلیمانی به خاتم میشود
6 میشود محروم، هرکس میکند کسب هنر میرود بیرون ز جنت، هر که آدم میشود!
7 شیخ پیری میرسد اینک، به صد عز و وقار از تواضع قامت ما پیش او خم میشود
8 ما سیهروزان غمپرور، به محنت زندهایم سبز برگ عیش ما از نخل ماتم میشود
9 جز دل بیغم نباشد سنگ راه بندگی میشوم غمگین دل واعظ چو خرم میشود!