ای شکار آویز دل فتراک از اثیر اخسیکتی غزل 149

اثیر اخسیکتی

آثار اثیر اخسیکتی

اثیر اخسیکتی

ای شکار آویز دل فتراک تو

1 ای شکار آویز دل فتراک تو روح گردی بربساط پاک تو

2 آب حیوان با همه باد قبول بر سر آتش نشست از خاک تو

3 باز گیرد سر، ز بالین عدم رفتگان را سر، زبالین پاک تو

4 صد هزاران جان معصومان دوان در رکاب طره چالاک تو

5 مرغ سدره، خویشتن بسمل کند بر امید صحبت فتراک تو

6 دل زده خود را، ز حیرت همچوتیر بر سنان غمزه بی باک تو

7 عالم دل، جز وی از اقطاع تست گلشن جان، بعضی از املاک تو

8 باز گیرد سر، ز بالین عدم رفتگان را لعل چون تریاک تو

9 هر دو عالم در قبای هستی اند بر طفیل خلعت لولاک تو

10 خوش لبان دارد زمانه لیک نیست کس بدندان اثیر الاک تو

عکس نوشته
کامنت
comment