گرسنه شرح زخمت گوید گنه از اهلی شیرازی غزل 575

اهلی شیرازی

آثار اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

گرسنه شرح زخمت گوید گنه ندارد

1 گرسنه شرح زخمت گوید گنه ندارد آیینه هر چه بیند در دل نگه ندارد

2 با چشمه دهانت آب خضر سرابی است عیب است با تو گفتن حرفی که ته ندارد

3 چون شمع من که دارد روی سفید جزمه روی سفید مه هم چشم سیه ندارد

4 در کوی می پرستان در خون طپند مستان شیخ این سماع و مستی در خانقه ندارد

5 تا بی غبار تن جان همچو نسیم نبود بوی تو در نیاید سوی تو ره ندارد

6 اهلی، گدای کویت گر گشت پادشاه است عیش گدای این در صد پادشه ندارد

عکس نوشته
کامنت
comment