- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 هرچند بیخم میکَنی، وصلت گرم خرم کند بازم نهال زندگی پا در زمین محکم کند
2 شد با من مجنون صفت آهوی چشمت آشنا این آشنایی آخرم بیگانه از عالم کند
3 در کعبه کویش دلا از راه نومیدی درآ گر در حریم حرمتش محرومیت محرم کند
4 مخمور غم را دردسر از پند خلق افزون شود ساقی سر خم برگشا تا درد سرها کم کند
5 ای غافل از عشق بتان کز خورد و خواب آسودهای حیوانصفت میبینمت عشقت مگر آدم کند
6 زخم دل عشاق را خاک لحد مرهم بود خاکش به سر هر دل که او زخم ترا مرهم کند
7 ترک دل و جان ای صنم اهلی به عشقت کرده است او مانده است و ترک دین گر بت تویی آن هم کند