امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی
امیرخسرو دهلوی

تا کی آن زلف پریشان از امیرخسرو دهلوی غزل 691

غزل 691 ام از 2198 غزلیات

تا کی آن زلف پریشان وقت ما بر هم زند

1 تا کی آن زلف پریشان وقت ما بر هم زند آه دودآلود ما آتش بر این عالم زند

2 می خورم من خون به یاد لعل دلداری و هیچ کس ازین قصه نمی یارد که با او دم زند

3 لعل جان بخش تو گاه خنده پسته دهان طعنه ها بر معجزات عیسی مریم زند

4 نکهت مشک ختا دیگر نیاید خوش مرا گر صبا آن طره مرغول را بر هم زند

5 چون تویی از نسل آدم گشت پیدا، نیست عیب گر فرشته بوسه بر پای بنی آدم زند

6 هر که بر خاک جنایت بار یابد، بی گمان خیمه بر بالای این نه طارم اعظم زند

7 چون وفایی نیست جز غم هیچ کس را در جهان یاد خسرو را حرام، ار یک دم بی غم زند

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر تا کی آن زلف پریشان وقت ما بر هم زند

شاعر شعر تا کی آن زلف پریشان وقت ما بر هم زند چه کسی است ؟

شاعر شعر تا کی آن زلف پریشان وقت ما بر هم زند امیرخسرو دهلوی می باشد.

شعر تا کی آن زلف پریشان وقت ما بر هم زند در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر تا کی آن زلف پریشان وقت ما بر هم زند چیست ؟

قالب شعر تا کی آن زلف پریشان وقت ما بر هم زند غزل است

مضمون اصلی شعر تا کی آن زلف پریشان وقت ما بر هم زند چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر